12 نوع استراتژی قیمت گذاری برای دستیابی به اهداف تجاری شما
انواع استراتژی های قیمت گذاری
استراتژی های قیمت گذاری توسط عواملی مانند شرایط بازار، تقاضای مصرف کننده و قیمت تمام شده کالا تعیین می شود انواع مختلفی از استراتژی های قیمت گذاری به دلایل مختلفی مانند به حداکثر رساندن سود، به دست آوردن سهم بازار یا کاهش موجودی شما استفاده می شود.
مناسب ترین استراتژی قیمت گذاری به نوع کسب و کار شما، محصول یا خدماتی که می فروشید و اهداف کلی کسب و کار شما بستگی دارد.
- پیشنهاد بررسی >>> مدیریت قیمت گذاری
یکی از بزرگترین چالش هایی که شما به عنوان صاحب یک کسب و کار کوچک با آن روبرو هستید، تصمیم گیری در مورد قیمت گذاری محصول یا خدمات است. با انواع مختلفی از استراتژی های قیمت گذاری که در اختیار دارید، چگونه تصمیم می گیرید که کدام یک برای کسب و کار شما بهترین است؟
انتخاب استراتژی قیمت گذاری مناسب می تواند تاثیر قابل توجهی بر کسب و کار شما داشته باشد. قیمت آن را مناسب تعیین کنید تا بتوانید سود نهایی خود را افزایش دهید و مشتریان جدیدی جذب کنید.
بیایید نحوه تعیین بهترین استراتژی قیمت گذاری برای کسب و کار خود را بررسی کنیم. همچنین خواهید آموخت که چرا استراتژی های قیمت گذاری ضروری هستند و 12 استراتژی قیمت گذاری رایج که سایر صاحبان مشاغل کوچک استفاده می کنند را کشف خواهید کرد.
استراتژی های قیمت گذاری چیست و چرا اهمیت دارند؟
استراتژیهای قیمتگذاری، رویکردهای متفاوتی هستند که کسبوکارها برای تعیین هزینه کالاها و خدمات خود اتخاذ میکنند. برای انتخاب استراتژی قیمت گذاری مناسب، شرکت ها عواملی مانند تقاضای فعلی محصول، هزینه کالای فروخته شده، رفتار مصرف کننده و شرایط بازار را در نظر می گیرند.
- پیشنهاد بررسی >>>> استراتژی قیمت گذاری
انواع مختلفی از استراتژی های قیمت گذاری بسته به اهداف شرکت وجود دارد. برخی می خواهند حاشیه سود را به حداکثر برسانند در حالی که برخی دیگر می خواهند سهم بازار را به دست آورند و مشتریان جدیدی در منطقه خود پیدا کنند. و سپس مشاغل دیگری وجود دارند که به سادگی می خواهند از موجودی قدیمی خلاص شوند.
12 نوع استراتژی قیمت گذاری
انواع مختلف استراتژی های قیمت گذاری می تواند به رشد کسب و کار شما، کسب فروش بیشتر و به حداکثر رساندن سود کمک کنند. در اینجا چند استراتژی قیمت گذاری رایج وجود دارد که باید به عنوان بخشی از استراتژی بازاریابی گسترده تر خود در نظر بگیرید.
1. قیمت گذاری نفوذی
برای یک کسب و کار سخت است که وارد یک بازار جدید شود و فوراً سهم بازار را به دست آورد، اما قیمت گذاری نفوذی می تواند کمک کننده باشد. استراتژی قیمت گذاری نفوذی شامل تعیین قیمت بسیار پایین تر از رقبا برای کسب فروش اولیه است. این قیمتهای پایین میتواند مشتریان جدیدی جذب و درآمد را از رقبا بگیرد.
این استراتژی برای شروع سریع فروش است و برای رشد بلندمدت شما موثر نخواهد بود. احتمالاً در ابتدا در ازای حجم فروش بیشتر و شناخت برند، ضرر مالی متحمل خواهید شد. همانطور که در نهایت قیمتها را افزایش میدهید تا مطابق با بازار باشد، برای جذب برخی از مشتریان آماده شوید که به دنبال ارزانترین گزینه باشند. شما میتوانید با استراتژیهایی که این خریداران جدید را به مشتریان وفادار تبدیل میکند، با ریزش مشتری مبارزه کنید.
مزایا: نفوذ به بازار بسیار ساده تر از ورود با قیمت متوسط است و می توانید به سرعت مشتریان جدیدی به دست آورید.
- پیشنهاد بررسی >>>> مارکتینگ پلن چیست ؟
منفی: در بلندمدت پایدار نیست و فقط باید یک استراتژی قیمت گذاری کوتاه مدت باشد.
مثال: یک کافه جدید در شهر باز می شود و قهوه ای ارائه می دهد که 30 درصد ارزان تر از هر کافه دیگری در منطقه است. آنها همچنین بر خدمات عالی به مشتریان تمرکز می کنند و یک برنامه وفاداری را اجرا می کنند که هر دهم قهوه را به صورت رایگان ارائه می دهد. وقتی تقاضای مشتری افزایش یافت، کافه به آرامی شروع به افزایش قیمت قهوه به سطح سودآورتر می کند. این به مشتریان این فرصت را می دهد که طعم قهوه و سایر محصولات را تجربه کنند و از خدمات عالی لذت ببرند، با افزایش قیمت، بسیاری از آنها باز خواهند گشت.
2. قیمت گذاری اسکیمینگ ( خامه گیری)
کسب و کارهایی که حداکثر قیمت را برای محصولات جدید دریافت می کنند و به تدریج قیمت را در طول زمان کاهش می دهند، از استراتژی کاهش قیمت پیروی می کنند. در این نوع استراتژی قیمتگذاری، با پایان یافتن چرخه عمر محصولات، قیمتها کاهش مییابد. کسبوکارهایی که محصولات با فناوری پیشرفته یا جدید میفروشند، معمولاً از کاهش قیمت استفاده میکنند.
مزایا: می توانید سود محصولات جدید را به حداکثر برسانید و هزینه های تولید را جبران کنید.
- پیشنهاد بررسی >>>> روانشناسی فروش
معایب: مشتریان ممکن است از خرید با قیمت بالاتر ناامید شوند و شاهد کاهش تدریجی قیمت باشند.
مثال: یک فروشگاه سرگرمی خانگی شروع به فروش جدیدترین و پیشرفته ترین تلویزیون بسیار بالاتر از قیمت بازار می کند. سپس با ورود محصولات جدیدتر به بازار، قیمت ها به تدریج در طول سال کاهش می یابد.
3. قیمت بالا پایین
قیمت گذاری بالا و پایین شبیه به اسکیمینگ است، با این تفاوت که قیمت با نرخ متفاوتی کاهش می یابد. با روش قیمت گذاری بالا-پایین، قیمت یک محصول به طور قابل توجهی به یکباره کاهش می یابد و نه با سرعت تدریجی. کسبوکارهای خردهفروشی که محصولات فصلی را میفروشند، معمولاً از یک استراتژی بالا و پایین استفاده میکنند، و اغلب از تبلیغات برای تسویه سهام استفاده میکنند که برای مدت طولانیتری قادر به فروش آن نیستند.
مزایا: می توانید موجودی محصولات تاریخ گذشته خود را با تخفیف آنها و قرار دادن آنها در ترخیص پاک کنید.
معایب: مشتریان ممکن است منتظر بمانند تا قیمت ها کاهش پیدا کنند
مثال: یک فروشگاه لباس بوتیک، سارافون زنانه را در طول تابستان به قیمت بالایی میفروشد و پس از رسیدن پاییز، آنها را در تخفیف میگذارد.
- پیشنهاد بررسی >>>> بازاریابی به زبان ساده
4. قیمت گذاری ممتاز
قیمتگذاری ممتاز زمانی اتفاق میافتد که قیمتها بالاتر از بقیه بازار تعیین میشوند تا ارزش، کیفیت یا تجملات درک شده را ایجاد کنند. اگر شرکت شما درک مثبتی از برند و پایگاه مشتری وفادار دارد، اغلب میتوانید برای محصولات باکیفیت و برند خود، قیمتی عالی دریافت کنید.
این نوع استراتژی قیمت گذاری به ویژه اگر مخاطبان هدف شما شامل پذیرندگان اولیه ای باشد که دوست دارند جلوتر از بقیه باشند، خوب عمل می کند. شرکتهایی که محصولات لوکس، با فناوری پیشرفته یا انحصاری را میفروشند – بهویژه در صنعت مد یا فناوری – اغلب از یک استراتژی قیمتگذاری برتر استفاده میکنند.
مزایا: حاشیه سود بیشتر است زیرا می توانید بسیار بیشتر از هزینه های تولید خود هزینه کنید.
معایب: این نوع استراتژی قیمت گذاری تنها در صورتی کار می کند که مشتریان محصول شما را به عنوان محصول ممتاز درک کنند.
مثال: یک سالن زیبایی در صنف خود اعتبار ایجاد می کند و خدمات خود را 30 درصد بالاتر از رقبای خود ارائه می دهد.
- پیشنهاد بررسی >>>> کمپینهای تبلیغاتی کسبوکار شما را متحول خواهد کرد
5. قیمت گذاری روانی
استراتژیهای قیمتگذاری روانشناختی با تغییر جزئی قیمت، محل قرارگیری محصول یا بستهبندی محصول، بر روانشناسی مصرفکنندگان تأثیر میگذارد. برخی از تکنیکهای قیمتگذاری روانشناختی عبارتند از پیشنهاد معامله «دو تا بخر، نصف تخفیف بگیر» یا تعیین قیمت به جای 10 دلار روی 9.99 دلار ، برخی از کسبوکارها از محدودیتهای زمانی مصنوعی برای سرعت بخشیدن به مشتریان در فروشگاهها مانند فروش یک روزه یا محدود استفاده میکنند.
تقریباً هر نوع کسبوکاری میتواند از این استراتژی استفاده کند، اما کسبوکارهای خردهفروشی و رستورانها معمولاً از این روش استفاده میکنند، زیرا درک معامله را ایجاد میکند.
مزایا: میتوانید با کمی تغییر تاکتیکهای فروش خود بدون از دست دادن سود، محصولات بیشتری بفروشید.
معایب: برخی از مشتریان ممکن است آن را مشکل یا فروشنده تصور کنند که به طور بالقوه می تواند شهرت شما را خدشه دار کند یا منجر به فروش از دست رفته شود.
مثال: یک رستوران قیمت یک همبرگر لذیذ را 12.95 دلار تعیین می کند تا مشتریان را به خرید با قیمت کمتر در مقایسه با 13 دلار ترغیب کند.
- پیشنهاد بررسی >>>> بازاریابی عصبی چیست؟
6. قیمت گذاری سبدی
قیمت گذاری سبدی نوعی از قیمت گذاری تبلیغاتی است که در آن دو یا چند محصول یا خدمات مشابه با هم به یک قیمت فروخته می شوند. قیمت گذاری سبدی روشی مؤثر برای افزایش فروش محصولات اضافی به مشتریان یا افزودن ارزش به خرید آنها است. رستورانها، سالنهای زیبایی و فروشگاههای خردهفروشی از جمله مشاغلی هستند که از این نوع استراتژی قیمتگذاری استفاده میکنند.
مزایا: مشتریان محصولات جدیدی را کشف می کنند که در ابتدا قصد خرید نداشتند و ممکن است دوباره آنها را خریداری کنند.
معایب: محصولاتی که در یک بسته فروخته می شوند، کمتر به صورت جداگانه خریداری می شوند، زیرا مصرف کنندگان در خرید سبد در پول خود صرفه جویی می کنند.
مثال: یک تاکو فروشی، چیپس تورتیلا و سالسا را به صورت جداگانه می فروشد، اما اگر مشتریان یک وعده غذایی کامل را با همه این اقلام خریداری کنند، قیمتی با تخفیف ارائه می دهد.
- پیشنهاد بررسی >>>> استراتژی ارزان فروشی چیست و چه کاربردی دارد؟
7. قیمت گذاری رقابتی
استراتژی قیمت گذاری رقابتی قیمت محصولات یا خدمات شما را با نرخ فعلی بازار تعیین می کند. قیمت شما توسط تمام محصولات دیگر در صنعت شما تعیین می شود، که به شما کمک می کند در صورتی که کسب و کار شما در یک صنعت اشباع است، رقابتی بمانید. شما همچنین می توانید تصمیم بگیرید که محصولات خود را بالاتر یا کمتر از نرخ بازار قیمت گذاری کنید، تا زمانی که هنوز در محدوده قیمت های تعیین شده توسط همه رقبا در صنعت شما باشد.
با ظهور تجارت الکترونیک، اکنون مقایسه قیمت ها قبل از خرید آسان است – و 96٪ از مصرف کنندگان این کار را انجام می دهند. این به شما فرصتی می دهد تا مشتریانی را با قیمت کمی کمتر از میانگین بازار جذب کنید.
مزایا: می توانید سهم بازار را در یک بازار رقابتی حفظ کنید و مشتریانی را جذب کنید که علاقه مند به پرداخت اندکی کمتر از نرخ های رقبای شما هستند.
معایب: برای حفظ مزیت رقابتی برای مصرف کنندگان آگاه به قیمت، باید با جدیت میانگین قیمت های بازار را تماشا کنید.
- پیشنهاد بررسی >>>> معرفی مهارت مدیران تبلیغات
مثال: یک شرکت محوطه سازی قیمت های خود را با رقبای محلی مقایسه می کند. سپس برای جذب مشتریان حساس به قیمت، قیمت محبوبترین خدمات خود، بسته نگهداری چمن، را کمتر از میانگین بازار تعیین میکند.
8. قیمت گذاری به اضافه هزینه
قیمت گذاری به اضافه هزینه شامل گرفتن مبلغی است که برای ساخت محصول برای شما هزینه شده است و آن مقدار را با درصد مشخصی برای تعیین قیمت نهایی افزایش دهید. برای تعیین درصد نشانه گذاری خود می توانید ابتدا مشخص کنید که می خواهید از هر محصول فروخته شده چقدر سود ببرید.
مزایا: از آنجایی که قیمت نشانه گذاری خود را روی درصد ثابتی تنظیم می کنید، سود قابل پیش بینی تر است.
معایب: از آنجایی که این نوع استراتژی قیمتگذاری عوامل خارجی مانند قیمتگذاری رقبا یا تقاضای بازار را در نظر نمیگیرد، اگر درصد نشانهگذاری خود را خیلی بالا تنظیم کنید، ممکن است فروش خود را از دست بدهید.
مثال: یک پیتزا فروشی هزینه مواد و نیروی کار خود را جمع می کند، سپس قیمت پیتزا را برای دریافت حاشیه سود 20 درصد تعیین می کند.
9. قیمت گذاری پویا
قیمت گذاری پویا با تقاضای فعلی بازار برای یک محصول مطابقت دارد. این استراتژی قیمتگذاری که به عنوان قیمتگذاری تقاضا نیز شناخته میشود، اغلب زمانی اتفاق میافتد که محصول در دسترس به صورت روزانه یا حتی ساعتی در نوسان باشد. صنایعی مانند هتلها، خطوط هوایی و مکانهای رویداد روزانه قیمتهای متفاوتی را تعیین میکنند و از این استراتژی برای به حداکثر رساندن سود استفاده میکنند.
- پیشنهاد بررسی >>>> چگونه فروش خوبی داشته باشیم؟
مزایا: وقتی تقاضا در حال افزایش است، می توانید با افزایش قیمت ها درآمد کلی را افزایش دهید.
معایب: قیمت گذاری پویا نیازمند الگوریتم های پیچیده ای است که کسب و کارهای کوچک ممکن است توانایی مدیریت آن را نداشته باشند.
مثال: یک هتل بوتیک قیمت اتاق های خود را برای یک آخر هفته افزایش می دهد زیرا یک جشنواره تابستانی محبوب در شهر وجود دارد.
10. قیمت گذاری اقتصادی
قیمت گذاری اقتصادی به طور مداوم رقبا را با هدف کسب سود از طریق حجم فروش بالا کاهش می دهد. این نوع استراتژی قیمت گذاری معمولاً با هزینه های تولید پایین همراه است. در بخش کالایی به خوبی کار می کند و توسط شرکت هایی مانند Walmart و Costco استفاده می شود.
مزایا: احتمالاً حجم زیادی از محصولات را می فروشید.
معایب: از هر کالایی سود زیادی نخواهید داشت، بنابراین باید بیشتر از حد معمول کالا بفروشید. همچنین، اگر قیمت گذاری خود را به دقت مدیریت نکنید، ممکن است تصور یک محصول یا تجارت کم ارزش را ایجاد کنید.
مثال: یک سوپرفروشگاه یک برند عمومی چای را 10 درصد کمتر از رقبای فروشگاه های مواد غذایی محلی خود به فروش می رساند.
- پیشنهاد بررسی >>>> آشنایی با چارت سازمانی فروش و بازاریابی
11. قیمت گذاری فریمیوم
قیمت گذاری Freemium یک محصول یا خدمات اساسی را به صورت رایگان ارائه می دهد، سپس مشتریان را تشویق می کند تا برای دسترسی به ویژگی ها یا انتخاب های بیشتر، به نسخه پولی و ممتاز ارتقا دهند. مشتریان بالقوه از آنچه محصول یا خدمات می تواند برای آنها انجام دهد را می چشند و در مورد شرکت شما بینشی به دست می آورند. این یک استراتژی محبوب برای کسب و کارهای نرم افزاری و سازمان های مبتنی بر عضویت است.
مزایا: شما در حال ایجاد اعتماد و آموزش مشتریان بالقوه در مورد محصول خود هستید. شما همچنین اطلاعات تماس آنها را دریافت می کنید تا بتوانید از طریق ایمیل مارکتینگ در تماس باشید.
معایب: شما فوراً از هر مشتری درآمد کسب نمی کنید و بسیاری از کاربران ممکن است تصمیم بگیرند که ارتقاء ندهند.
مثال: یک شرکت نرم افزاری حفاظت اولیه از ویروس را به صورت رایگان با گزینه ارتقاء به چندین سطح دیگر از سطوح به تدریج بالاتر از امنیت آنلاین ارائه می دهد.
12. قیمت گذاری پیشرو زیان
قیمت گذاری پیشرو ضرر مشتریان را به فروشگاه شما می آورد تا محصول را با تخفیف بالا بخرند، در حالی که آنها آنجا هستند، ممکن است سایر اقلام با قیمت تمام شده را خریداری کنند که برای آنها برنامه ریزی نکرده بودند – که باید بیشتر از جبران ضرر محصول اصلی باشد.
مزایا: این نوع استراتژی قیمت گذاری مشتریانی را جذب می کند که در غیر این صورت ممکن است از فروشگاه شما بازدید نکنند و آنها را در معرض طیف کامل محصولات شما قرار دهد.
معایب: برخی از مشتریان فقط محصول پیشرو زیان (و احتمالاً بسیاری از آنها) را می خرند، بنابراین باید از نزدیک مراقب سود و سطح سهام خود باشید.
مثال: یک سوپرمارکت نان را با قیمت بسیار پایین در روزهای جمعه ارائه میکند و افرادی را جذب میکند که ممکن است تمام خریدهای هفته خود را انجام دهند.
استراتژی قیمت گذاری را انتخاب کنید که با اهداف شما مطابقت داشته باشد
انواع مختلفی از استراتژی های قیمت گذاری وجود دارد، و یافتن مناسب برای کسب و کارتان بسیار مهم است. برای شروع، اهداف تجاری خود را مشخص کنید. سپس روش قیمت گذاری را انتخاب کنید که به شما در دستیابی به این اهداف کمک می کند – خواه حداکثر کردن سود، به دست آوردن سهم بازار، تسویه موجودی یا ترکیبی از اینها باشد. هنگامی که استراتژی قیمت گذاری خود را دارید، می توانید بر چگونگی رشد بیشتر کسب و کار خود تمرکز کنید.
شما می توانید جهت مشاهده همه دوره های مدرسه هم آموز بر روی ” بازاریابی و فروش ” کلیک کنید و با این دوره ها آشناشوید.