مقدمه
در جایگاه یک مدیر، ممکن است شما هم در شرکت خود با این مشکل مواجه شده باشید که همواره بهترین کارمندانتان، بیشترین انگیزه را برای ترک شرکت دارند. فردی که شرکتی را ترک میکند، میتواند انگیزههای مختلفی داشته باشد و لزوماً همه افراد دلایل و انگیزههای یکسانی ندارند. برای مثال گاهی اوقات آنها میخواهند استارتاپ خود را راه بیندازند، قصد دارند شرکت خود را اداره کنند یا گاهی به دنبال یافتن راهی برای ورود به شرکتهایی هستند که گزینه بهتر و ایدهآلتری برایشان محسوب میشود و میتوانند نقش مؤثرتری در آنجا داشته باشند. بنابراین یافتن و از آن مهمتر حفظ استعدادهای بزرگ، یکی از چالشهای اصلی شرکتها و سازمانهای امروز است.
آیا تا به حال به این مشکل فکر کرده بودید؟
شما به عنوان یک مدیر برای این مشکل، چه چارهای اندیشیدهاید؟! احتمالا یک جستجوی ساده در فضای مجازی شما را با پیشنهادات متفاوتی روبرو کند؛ اما آیا همه این روشها عملیاند؟ شما به عنوان یک مدیر چقدر میتوانید فرهنگ سازمانی خود را تغییر دهید تا موردپسند کارکنان قرار گیرد؟! تا چه اندازه میتوانید مزایا و پاداشِ بیشتری در اختیار کارمندتان قرار دهید و این تا چه میزان میتواند رضایتبخش باشد؟! در این مطلب قصد داریم به نکاتی اشاره کنیم که شما به عنوان یک مدیر میتوانید با کمی تلاش و دقت، از آنها بهترین نتیجه را بگیرید.
حمایت والدین از فرزند خود، مثل حمایت مدیر از کارمندش است
برای اینکه بتوانیم منظورمان را بهتر منتقل کنیم، مثال یک خانواده را در نظر بگیرید. فرزندِ یک خانواده، تحت حمایت و نظارت والدین خود رشد میکند و رفته رفته وارد جامعه میشود.
والدین به عنوان افرادی که از تجربه مناسبی برخوردار هستند و برای فرزند خود الگو محسوب میشوند، باید علاوه بر آموزش فرزندشان، به او نشان دهند همواره حامی و حمایتگر تصمیماتش هستند و اگر در انجام کار خود دچار اشتباه شدند، سخت گیری نکنند و با توصیهای دوستانه، او را در انجام بهتر یک کار آگاه کنند.
برای کارمندان خود، بهترین مربی باشید
حالا این شرایط را در یک سازمان درنظر بگیرید. وقتی کارمندان در سازمان و در نقشهای مختلف مشغول به فعالیت هستند، چه رویکردی را باید برای آنها اتخاذ کرد؟ درست است! میتوانیم از الگویی که در خانواده وجود دارد، کمک بگیریم. تجربیات مدیرانِ با تجربه و کسانی که سالها در صنایع مختلف مدیریت کردهاند، نشان میدهد یکی از موثرترین و بهترین راهها برای اینکه مدیر بتواند کارمندانش را در سازمان حفظ کند این است که برای کارکنان خود مربی باشد، اجازه دهد کارمندانش اشتباه کنند و از رشد و پیشرفت آنها حمایت کند. بررسیهای زیادی نشان میدهند که افراد، بیشتر از آنکه به دنبال پول و مزایای کاری باشند، خواستار داشتن سه عنصر کلیدی استقلال، تسلط و هدف در کار خود هستند. به بیان دیگر آنها به دنبال انجام کاری هستند که برایشان معنا داشته باشد(هدف)، میخواهند در آن کار خوب و خبره باشند (تسلط) و آن را به روش خود به انجام برسانند (استقلال)
چگونه میتوانید یک مربی حرفهای شوید؟
اساسیتر از رفتار یک مربی، مهم این است که چگونه فکر میکنید. یک مدیر خوب کسی است که راه و رسم مربیگری را به خوبی بداند طرز فکر یک مربی را داشته باشد و آن چیزی نیست جز اعتقاد داشتن به پتانسیل افراد و تمایل به کمک به آنها برای رسیدن به موفقیت. آنها اعتقاد دارند که کارمندانشان میتوانند رشد کنند و تلاش میکنند تا آنها را در این مسیر یاری کنند، در پی کشف پتانسیلهای افراد با آنها تعامل کرده و هیچگاه دست از حمایت برندارد.
تا زمانی که چنین طرز فکری نداشته باشید، محال است که بتوانید یک مربی شوید. دقت داشته باشید مربیگری، اتخاذ تصمیم مشترک به کمک کارمندانتان است. از کارمندان خود در جهت آموختن و کسب مهارت حمایت کنید و به آنها یاد دهید چگونه مهارت و دانش لازم را بیاموزند. به عبارت دیگر نقش یک مربی، کمک به کارمندان برای مسلط شدن در مهارتها و تبدیل شدن به کارمندی مستقل و شایسته در راه رسیدن به اهداف مشترک شرکت و شخص آنها است.
اگر فرهنگ سازمانی و طرز فکر شما حمایتگر چنین تغییری است، تلاش کنید به یک مربی ماهر برای کارمندانتان تبدیل شوید تا به آنها کمک کنید که به این سه خواسته مهم برسند.
دوره آموزشی راه و رسم مربیگری را در همآموز بصورت رایگان مشاهده کنید
نتیجهگیری
به عنوان مدیر سعی کنید همواره این جمله را به خاطر داشته باشید: آنقدر به کارمندانتان یاد بدهید تا بتوانند به راحتی شرکت شما را ترک کنند و آنقدر با کارمندانتان خوب و سنجیده رفتار کنید که هیچ وقت به فکرِ ترکِ شرکت شما نیفتند”.
حالا نوبت شماست تا بگویید اگر در جایگاه مدیر بودهاید، چقدر تلاش کردهاید تا یک مربی خوب برای کارمندانتان باشید؟ چه چالشهایی در این مسیر داشتید؟ یا اگر در جایگاه یک کارمند بودهاید، آیا تا به حال مدیری داشتهاید که اعتقادی به شما نداشته باشد؟! چقدر این شرایط سخت و دشوار بوده است؟! برای رهایی از این شرایط به چه راهحلهایی فکر کردهاید؟
لطفاً نظرات خود را با ما اشتراک بگذارید تا به همدیگر کمک کنیم تا سازمانهای بهتری داشته باشیم.
منبع:فوربس