اقتصاد، علمِ تخصیصِ منابعِ محدود برای رفعِ نیازهایِ نامحدود بشر است. در این دنیای پیچیده، افراد، شرکتها و دولتها با چالشهایی مانند کمیابی و انتخاب روبرو هستند. مبانی اقتصاد به مثابه قطبنمای این دنیای پر چالش عمل میکند و به ما کمک میکند تا مفاهیمی بنیادی مانند بازار، قیمت، هزینه، سود، تورم و بیکاری را درک کنیم.
- پیشنهاد بررسی >>>> تحلیل اقتصاد خرد و کلان
بازار میدانی است که در آن خریداران و فروشندگان برای مبادله کالا و خدمات به هم میرسند.
قیمت، مبلغی است که برای خرید یک کالا یا خدمات پرداخت میشود.
هزینه، منابعی است که برای تولید یک کالا یا خدمات به کار گرفته میشود.
سود، پولی است که پس از کسر تمام هزینهها از درآمد باقی میماند.
تورم، به افزایش مداوم سطح قیمتها در یک اقتصاد اطلاق میشود.
بیکاری، وضعیتی است که افراد قادر به یافتن شغلی متناسب با مهارتها و خواستههای خود نیستند.
- پیشنهاد بررسی >>>> ابزارهای کلیدی مالی برای مدیران
درک این مفاهیم، کلید حل معضلات اقتصادی جوامع است. به عنوان مثال، با بررسی علل تورم میتوان راهحلهایی برای مهار آن ارائه کرد. یا با تحلیل عوامل بیکاری میتوان سیاستهایی برای ایجاد اشتغال تدوین نمود.
کاربردهای علم اقتصاد گسترده و متنوع است. از پیشبینی روندهای اقتصادی مانند رشد اقتصادی و نرخ ارز گرفته تا ارائه مشاوره به شرکتها در مورد نحوه تخصیص منابعشان، همه و همه در حیطه علم اقتصاد قرار میگیرند.
اما مبانی اقتصاد صرفاً به ارائه مفاهیم و تئوریها بسنده نمیکند، بلکه مهارتهای تحلیلی را نیز در افراد پرورش میدهد. با اتکا به این مهارتها، میتوان اطلاعات اقتصادی را تجزیه و تحلیل کرد، سناریوهای مختلف را پیشبینی نمود و تصمیمات آگاهانه در قبال مسائل اقتصادی اتخاذ کرد.
- پیشنهاد بررسی >>> تحلیل تکنیکال
در این بخش، به برخی از مفاهیم کلیدی در مبانی اقتصاد و کاربرد آنها در ارزیابی شرکتها میپردازیم:
1. کمیابی و انتخاب:
کمیابی: منابع در دسترس بشر محدود هستند، در حالی که نیازها و خواستههای او نامحدود است. این امر، مفهوم کمیابی را به وجود میآورد.
انتخاب: به دلیل کمیابی، افراد، شرکتها و دولتها با انتخاب روبرو هستند. آنها باید از میان گزینههای مختلف، بهترین را انتخاب کنند.
کاربرد در ارزیابی شرکتها:
شرکتها باید با در نظر گرفتن محدودیت منابع خود، تصمیم بگیرند که در کدام بازارها فعالیت کنند، چه محصولاتی تولید کنند و چگونه منابع خود را تخصیص دهند.
سرمایهگذاران باید با درک مفهوم کمیابی، ریسک و بازده سرمایهگذاریهای خود را ارزیابی کنند.
- پیشنهاد بررسی >>> مقررات اصول بازار سرمایه
2. بازار:
بازار: محلی است که در آن خریداران و فروشندگان برای مبادله کالا و خدمات به هم میرسند.
انواع بازار: بازارها میتوانند رقابتی، انحصاری، انحصاری چندجانبه و دولتی باشند.
کاربرد در ارزیابی شرکتها:
نوع بازاری که یک شرکت در آن فعالیت میکند، میتواند بر سودآوری، رشد و ریسک آن تأثیر قابل توجهی بگذارد.
سرمایهگذاران باید با ساختار بازار و رقابت در صنعتی که یک شرکت در آن فعالیت میکند، آشنا باشند.
- پیشنهاد بررسی >>>> دوره تحلیل اقتصاد
3. قیمت:
قیمت: مبلغی است که برای خرید یک کالا یا خدمات پرداخت میشود.
تعیین قیمت: قیمتها توسط نیروهای عرضه و تقاضا در بازار تعیین میشوند.
کاربرد در ارزیابی شرکتها:
استراتژی قیمتگذاری یک شرکت میتواند بر سودآوری و سهم بازار آن تأثیر بگذارد.
سرمایهگذاران باید حساسیت قیمت محصولات یا خدمات یک شرکت به تغییرات تقاضا را ارزیابی کنند.
4. هزینه:
هزینه: منابعی است که برای تولید یک کالا یا خدمات به کار گرفته میشود.
انواع هزینه: هزینهها میتوانند ثابت، متغیر، مستقیم و غیرمستقیم باشند.
کاربرد در ارزیابی شرکتها:
ساختار هزینه یک شرکت میتواند بر نقطه سر به سر و سودآوری آن تأثیر بگذارد.
سرمایهگذاران باید کارایی یک شرکت را در کاهش هزینهها و افزایش سود ارزیابی کنند.
- پیشنهاد بررسی >>>> سه نهاد مالی مهم در ایران
5. سود:
سود: پولی است که پس از کسر تمام هزینهها از درآمد باقی میماند.
محاسبه سود: سود با استفاده از فرمول سود = درآمد – هزینه محاسبه میشود.
کاربرد در ارزیابی شرکتها:
سودآوری یک شرکت از مهمترین شاخصهای عملکرد مالی آن است.
سرمایهگذاران باید رشد و ثبات سود یک شرکت را در طول زمان ارزیابی کنند.
- پیشنهاد بررسی >>>>6 ابزار کلیدی مالی برای سرمایه گذاری
6. تورم:
تورم: به افزایش مداوم سطح قیمتها در یک اقتصاد اطلاق میشود.
نرخ تورم: نرخ تورم با استفاده از شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) اندازهگیری میشود.
کاربرد در ارزیابی شرکتها:
تورم میتواند بر هزینهها، درآمد و سودآوری یک شرکت تأثیر بگذارد.
سرمایهگذاران باید تأثیر تورم بر صنعت و شرکتی که در آن سرمایهگذاری میکنند را ارزیابی کنند.
7. بیکاری:
بیکاری: وضعیتی است که افراد قادر به یافتن شغلی متناسب با مهارتها و خواستههای خود نیستند.
نرخ بیکاری: نرخ بیکاری با استفاده از تعداد افراد بیکار تقسیم بر نیروی کار محاسبه میشود.
تحلیل صنعت: واکاوی عمیقتر عوامل کلیدی موفقیت
برای شناسایی دقیقتر عوامل کلیدی موفقیت (KSF) در یک صنعت، میتوان از تحلیل PESTEL استفاده کرد. این تحلیل، عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، تکنولوژیکی، محیط زیستی و قانونی را که بر صنعت تأثیر میگذارند، بررسی میکند.
به عنوان مثال، در صنعت خودروسازی، محدودیتهای زیستمحیطی و افزایش تقاضا برای خودروهای برقی، KSF محسوب میشوند.
علاوه بر KSF، میتوان از تحلیل پنج نیروی پورتر نیز برای ارزیابی جذابیت یک صنعت استفاده کرد. این تحلیل، قدرت چانهزنی خریداران، قدرت چانهزنی تامینکنندگان، تهدید ورود رقبای جدید، تهدید جایگزینی محصولات و رقابت بین رقبای موجود را بررسی میکند.
- پیشنهاد بررسی >>>> آموزش آنلاین تجزیهوتحلیل صورت های مالی
• تحلیل رقابتی: کالبدشکافی رقبا و مزیتهای رقابتی
در تحلیل رقابتی، فقط به بررسی سهم بازار رقبا اکتفا نمیکنیم، بلکه استراتژیهای قیمتگذاری، مدلهای کسبوکار، منابع و قابلیتها و نوآوریهای آنها را نیز به طور دقیق مورد ارزیابی قرار میدهیم.
به عنوان مثال، در صنعت لوازم آرایشی، شرکتهایی که در زمینه تحقیق و توسعه سرمایهگذاری بیشتری میکنند و محصولات نوآورانه به بازار عرضه میکنند، از مزیت رقابتی بالاتری برخوردارند.
• تحلیل عملکرد مالی: ورای صورتهای مالی
تجزیه و تحلیل صورتهای مالی تنها به بررسی اعداد و ارقام مندرج در ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقد محدود نمیشود.
در این مرحله، باید نسبتهای مالی را به طور دقیق محاسبه و روند آنها را در طول زمان بررسی کنیم. همچنین، باید کیفیت سود و پایداری عملکرد مالی شرکت را مورد ارزیابی قرار دهیم.
علاوه بر این، میتوان از تجزیه و تحلیل نسبتها برای مقایسه عملکرد شرکت با سایر شرکتها در همان صنعت استفاده کرد.
- پیشنهاد بررسی >>>> آموزش آنلاین بازارهای مالی
• ارزیابی ریسک: گامی فراتر از شناسایی
شناسایی ریسکهای مختلف اولین قدم در ارزیابی ریسک است. اما کافی نیست.
در این مرحله، باید احتمال وقوع هر ریسک و شدت پیامدهای آن را نیز به طور دقیق ارزیابی کنیم.
سپس، با توجه به تحمل ریسک سرمایهگذاران، میتوان میزان ریسک قابل قبول برای سرمایهگذاری در یک شرکت را تعیین کرد.
• کاربردهای دیگر مبانی اقتصاد در ارزیابی شرکتها:
- ارزیابی پروژههای سرمایهگذاری: با استفاده از ارزش خالص فعلی (NPV) و نرخ بازده داخلی (IRR) میتوان جذابیت یک پروژه سرمایهگذاری را ارزیابی کرد.
- ادغام و تملک: در ارزیابی قیمت پیشنهادی برای یک شرکت در فرآیند ادغام و تملک، از روشهای مختلف ارزشگذاری مانند ارزش داراییهای خالص (NAV) و ضرایب چندگانه استفاده میشود.
- ارزیابی سهام: با استفاده از مدلهای مختلف ارزشگذاری سهام مانند مدل قیمتگذاری دیسکانت شده جریان نقدی (DCF) و مدل قیمتگذاری رشدی میتوان ارزش ذاتی سهام یک شرکت را تخمین زد.
- تصمیمگیریهای استراتژیک: مدیران شرکتها میتوانند از مفاهیم اقتصاد برای انتخاب استراتژیهای مناسب برای رشد، افزایش سودآوری و ارتقای ارزش سهامداران استفاده کنند.
در پایان،
به یاد داشته باشیم که مبانی اقتصاد تنها یکی از ابزارهای مهم در ارزیابی شرکتها به شمار میرود. تلفیق این دانش با سایر تحلیلها مانند تحلیل فنی و تحلیل بنیادی، میتواند تصویری جامعتر و دقیقتر از وضعیت یک شرکت ارائه دهد و به سرمایهگذاران در اتخاذ تصمیمات آگاهانه کمک کند.
شما می توانید جهت مشاهده همه دوره های مدرسه هم آموز بر روی ” دوره های مالی و سرمایه گذاری ” کلیک کنید و با این دوره ها آشناشوید.