فضیلت اول : فروتنی (Humility)
در زمینه کار تیمی فروتنی تا حد زیادی همان چیزی است که در نگاه اول به نظر می رسد. بازیکنان تیمی بربازیکن تیم ایده آلتر فاقد خودخواهی بیش از حد یا دغدغه ی مقام اند آنها به سرعت به سهم و کمک دیگران اشاره می کنند و عجله ای در جلب توجه برای خودشان ندارند. آنها اعتبار انجام دادن کارها را با بقیه سهیم می شوند، به تیم بیشتر از خودشان اهمیت می دهند و موفقیت را به صورت جمعی تعریف می کنند نه فردی. پس اصلا جای شگفتی ندارد که فروتنی بزرگ ترین خصلت منحصر بفرد برای بازیکن تیمی است که به راحتی نمی توان از آن صرف نظر کرد.
فروتنی: بزرگترین خصلت منحصر به فرد برای بازیکن تیمی است که به راحتی نمی توان از آن صرف نظر کرد.
آنچه حیرت انگیز است این است که تعداد زیادی از رهبرانی که برای کار تیمی ارزش قائل اند افرادی که فروتن نیستند تحمل می کنند. آنها از روی اکراه افراد خودمحور را استخدام می کنند و بعد این کار را به سادگی به این دلیل که این افراد مهارت های مطلوب دارند توجیه می کنند. یا اینکه رفتار متکبرانه را در کارمندی می بینند و از برخورد کردن با آن رفتار خودداری می کنند و غالبا سهم کاری آن فرد را بهانه می آورند. مسلما مشکل این است که رهبران تاثیری را که شخص متکبر و خودمحور در کل عملکرد تیم دارد در نظر نمی گیرند. این وضیعت در ورزش، کسب و کار و هر اقدام ریسک دار تیمی دیگری رخ می دهد.
دو نوع اصلی از افراد وجود دارند که فاقد فروتنی اند و شناختن این افراد مهم و حتی حیاتی، است، زیرا این دو گروه با یکدیگر تفاوت دارند و به شکل متفاوتی در تیم تاثیر می گذارند. بدیهی ترین نوع آنها عبارت است از افرادی که علنا متکبرند و همه چیز را به خودشان ربط می دهند. آنها را می توان به سادگی تشخیص داد، زیرا معمولاخودستایی می کنند و توجه به خود جلب می کنند. این نوع کلاسیکی است که انگیزه اش خودخواهی است و با ترویج رنجش خاطر، تفرقه و سیاست بازی کار تیمی را تضعیف می کند. بیشتر ما این رفتار را در زندگی کاری خود زیاد دیده ایم.
نوع بعدی بسیار کم خطرتر است. اما بازهم ارزش شناختن را دارد.
اینها کسانی اند که اعتماد به نفس ندارند اما در تعامل با افراد دیگر بلند نظر و مثبت اند. آنها معمولا استعدادها و سهم خود در کار را کم ارزش نشان می دهند و به این ترتیب دیگران به اشتباه آنها را فروتن می پندارند. اما این فروتنی نیست. در عین حال که آنها مطمئنا متکبر نیستند، اما درک نداشتن آنها ار ارزشمندی خودشان نیز نقض فروتنی است. افراد حقیقتا فروتن خود را بزرگ تر از چیزی که هستند نمی بینند. اما در عین حال استعداد و سهم خود در کار را نیز کم ارزش قلمداد نمی کنند. سی اس لوئیس زمانی که گفت (فروتنی این نیست که خودت را کوچک تر به شمار آوری بلکه این است که به خودت کمتر فکر کنی) به این سوءتفاهم درباره ی فروتنی اشاره می کرد.
شخصی که به شکل نامتعادلی حس فروکاهیده ای از ارزش فردی خودش دارد غالبا با جانب داری نکردن از ایده های خودش یا با جلب نکردن توجه دیگران به مشکلاتی که مشاهده می کند به تیم آسیب می زند. با اینکه این نوع رفتار از فقدان فروتنی به اندازۀ نوع دیگر منفی تر آن مشکل ساز و واضح نیست، در هر حال از عملکرد بهینه تیم می کاهد. آنچه بین این دو نوع مشترک است عبارت است از نداشتن اعتماد به نفس. اعتماد به نفس نداشتن باعث می شود برخی افراد به اعتماد به نفس بیش از حد تظاهر کنند و برخی دیگر استعدادهای خود را کم رنگ جلوه دهند. همچنین در عین حال که این دو گونه از نظر مشکل سازی برای تیم با یکدیگر برابر نیستند، هردوی آنها باعث افت عملکرد می شوند.
گروه آموزش مجازی هم آموز
بخشی از کتاب بازیکن تیمی ایدئال
دوره های مجازی مرتبط با مدیریت منابع انسانی در سایت هم آموز: